اخبار روز ایران و جهان

اخبار ترند و جدید ایران و جهان را از بلاگ ما پیگیری کنید.

دوشنبه ۱۴ آبان ۰۳

عملیات ترکیبی مرگبار قسام/کشته و زخمی شدن ۱۲ صهیونیست

۱ بازديد

قسام شاخه نظامی حماس در بیانیه ای اعلام کرد: یک نفربر رژیم صهیونیستی و منزلی را در منطقه القصاصیب جبالیا که 12 نظامی رژیم در آن سنگر گرفته بودند، با راکت هدف قرار دادیم که به کشته و زخمی شدن نظامیان دشمن منجر شد.

قسام در تشریح جزئیات این عملیات ترکیبی آورده است: رزمندگان قسام در عملیات ترکیبی خود در منطقه القصایب در جبالیا، ابتدا یک نفربر ارتش رژیم صهیونیستی را با راکت یاسین 105 هدف قرار دادند، آنگاه ساختمانی را که 1xboro 12 نظامی صهیونیست در آن سنگر گرفته بودند، با راکت ضد  استحکامات TBG هدف قرار دادند که در پی حمله، تمام این نظامیان به هلاکت رسیده یا زخمی شدند و همچنین پس از فرار سه نظامی صهیونیست به سمت یک تانک مرکاوا، این تانک را هم با یک بمب قوی هدف قرار دادند.

تصویب کلیات لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ در کمیسیون تلفیق مجلس

۲ بازديد

رحیم زارع سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال 1404 کل کشور با اشاره به نشست عصر امروز کمیسیون متبوعش گفت: جلسه رای گیری برای کلیات لایحه بودجه در کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال 1404 انجام شد و کلیات لایحه بودجه تصویب شد.

سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال 1404 افزود: در جریان این جلسه، رییس سازمان برنامه و بودجه گزارشی از ویژگی های بودجه ارائه و در ادامه نمایندگان موافق و مخالف بودجه، نقطه نظرات خود را درباره این لایحه مطرح کردند.

زارع با اشاره به حضور رییس کل دیوان محاسبات و رییس مرکز پژوهش های مجلس در این جلسه ادامه داد: رییس کل دیوان محاسبات دیدگاه های سازمانی خود درباره لایحه بودجه سال 1404 را در این جلسه ارائه سایت 1xyek کرد. همچنین در جریان این جلسه نماینده مرکز پژوهش های مجلس نیز، از نقاط قوت و ضعف لایحه بودجه سال 1404 گزارشی به نمایندگان داد.

به گزارش تسنیم، قرار است گزارش کمیسیون تلفیق درباره کلیات لایحه بودجه سال 1404 کل کشور در جلسه علنی صبح فردا(سه‌شنبه) مجلس شورای اسلامی که با حضور رئیس‌جمهور برگزار می‌شود،‌ مورد بررسی قرار گیرد. 

اختصاصی|طوفان الاقصی پایان نظم آمریکایی در غرب آسیا بود

۲ بازديد

38 سال پیش، یعنی در سال 1986، جو بایدن، رئیس‌جمهور کنونی آمریکا، که در آن زمان سناتور کنگره آمریکا بود، وجود رژیم صهیونیستی را به‌عنوان موهبتی برای امنیت ملی آمریکا توصیف کرد. بایدن حتی به‌صراحت گفت که اگر چنین حکومتی وجود نداشت، آمریکا باید رژیمی با مختصات رژیم صهیونیستی ایجاد می‌کرد تا بتواند منافع آمریکایی‌ها را در منطقه تضمین و منطقه را بر اساس نظم امنیتی مورد نظر آمریکا سازمان‌دهی کند. 20 سال پس از آن، کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، درست در جریان جنگ 33 روزه لبنان، جنگی که میان ارتش رژیم صهیونیستی و نیروهای مقاومت حزب‌الله لبنان درگرفت، جنایت‌های جنگی رژیم صهیونیستی را به مثابه درد زایمان برای تولد خاورمیانه جدید توصیف کرد.

اما اکنون، 18 سال پس از این سخنان مسئولان آمریکایی که در آرزوی خلق خاورمیانه جدید بودند، رهبر انقلاب اسلامی در جریان دیدار با بسیجیان، نظم جدید منطقه را تحت عنوان غرب آسیای جدید معرفی می‌کنند؛ غرب آسیای جدیدی که نخستین ویژگی آن آمریکازدایی است و براساس حرکت و تلاش مقاومت، این فضا در حال شکل‌گیری است.

در همین راستا، «فرهاد پاشاوند»، کارشناس مسائل بین‌الملل، در یک سلسله گفت‌وگو به بررسی مختصات و ساختار غرب آسیای جدید و همچنین بررسی معادلات آینده در غرب آسیای جدید پرداخته است. گفت‌وگوی پیش رو با دکتر «مجتبی فردوسی‌پور»، مدیر گروه غرب آسیا و شمال آفریقای مرکز مطالعات وزارت امور خارجه، انجام شده است.

سال گذشته رهبر انقلاب فرمودند که آمریکایی‌ها تلاش زیادی برای سامان‌دهی منطقه بر اساس منافع واشنگتن کردند، اما طوفان الاقصی این فضا را تغییر داد و این تغییر به‌خاطر تلاش‌ها و حرکت مقاومت در این مسیر است. به نظر شما نظم جدیدی که در حال شکل‌گیری است چه ویژگی‌هایی دارد و چه آینده‌ای را برای ما رقم می‌زند؟

فردوسی‌پور: برای تبیین بیشتر موضوع، اگر اجازه بفرمایید، سیر گذشته‌ای را خدمت شما و مخاطبان عزیز عرض می‌کنم. باید تقریباً به زمانی برگردیم که بریتانیای کبیر، بر اساس ضعفی که دو جنگ جهانی بر آن مستولی کرده بود، منطقه را ترک کرد. راهبرد اساسی بریتانیای کبیر در این منطقه دو چیز بود: نخست، امنیت انرژی، یعنی دسترسی بازارهای جهانی به نفت ارزان منطقه، و دوم، امنیت رژیم صهیونیستی که نطفه این غده سرطانی با وجود امپراتوری بریتانیا پس از جنگ جهانی اول، در 1917 گذاشته شد.

در سال 1971، وقتی بریتانیا این منطقه را ترک کرد، ایالات متحده آمریکا جایگزین آن شد و همان راهبرد را برای خود برگزید؛ چرا که گفته می‌شود آمریکایی‌ها سیاست یا فهم سیاسی ضعیفی دارند و نوع کارکرد و منش سیاسی‌شان براساس رویکردهای آنگلوساکسونی است و با هدایت بریتانیا پیش می‌رود. بر همین اساس، راهبرد امنیت انرژی و امنیت رژیم صهیونیستی را انتخاب کردند، اما با این تصور که رفته‌رفته رژیم صهیونیستی به نقطه اتکای منطقه‌ای در حفظ و حراست از منافع و مصالح غرب تبدیل شود.

از اواسط دهه 2000 روند تضعیف آمریکا که با فروپاشی نظام دوقطبی، به قطب برتر نظام بین الملل تبدیل شده بود، شدت گرفت. این فرسایش آمریکا، هم از نظر توان و قدرت نظامی و هم از نظر اقتصادی، سبب شد که در پی جایگزین کردن اسرائیل با خود باشند. لذا، ما شاهد تغییر متغیرهایی هستیم که باید برای این وضعیت در نظر بگیریم. این تغییرات در واقع نوع برخورد اسرائیل در جنگ‌های کلاسیک با ارتش‌های عربی است. رژیم صهیونیستی در سال 1967، به‌دنبال ایجاد عمق استراتژیک با اشغال مناطق سینا، کرانه باختری، جولان و جنوب لبنان، که تا دهه 1980 بیروت را نیز اشغال کرد، این رویکرد را دنبال کرد و پس از آن، در 1973، تمرکز بر کانال سوئز بود. هدف این بود که اسرائیل نه تنها قطب اقتصادی شود، بلکه به‌عنوان ژاندارم منطقه‌ای در منطقه نهادینه شود. این وضعیتی بود که غرب و به‌خصوص ایالات متحده آمریکا در فرایند و متغیرهای جدید دنبال می‌کردند.

بر همین اساس، رویکرد آمریکا پس از پیروزی ترامپ، که در اوایل قرن بیست و یکم بود، به سمت معاهده‌ای تحت عنوان معامله قرن رفت. هدف این بود که تمام موانع موجود در مسیر اسرائیل برداشته شود و اسرائیل به یک قطب و ژاندارم منطقه‌ای تبدیل شود. این نکته کانونی اول بود. نکته دوم این بود که روسیه را درگیر جنگ اوکراین کردند و این دو قطب نوظهور یا قدرت نوظهور، یعنی روسیه و چین، را وارد چالش امنیتی و اقتصادی کردند تا بتوانند وضعیت خود را حفظ کنند.

از طرف دیگر، بر مبنای روند عادی‌سازی، می‌خواستند فرآیندی را که بر اساس آن رژیم صهیونیستی به‌عنوان یک واحد سیاسی در وضعیت منطقه‌ای و بین‌المللی، به‌عنوان یک رویکرد منازعه‌آمیز شناخته می‌شود، برهم زنند. نکته حائز اهمیتی که می‌خواهم به آن اشاره کنم و مورد توجه حضرت آقا نیز هست و مقصود حضرتعالی در این سؤال نیز همین است، این است که آمریکایی‌ها با یک مشکل اساسی مواجه بودند و آن حفظ و حراست از اقتصاد آمریکا، حفظ قدرت دلار در برابر ارزهای خارجی در عرصه بین‌المللی و نهادهای مالی و پولی است که بر اساس معاهده برتون وودز به‌وجود آمد. پس از جنگ 1973 اعراب و اسرائیل، صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و در واقع مرکزیت آمریکا به‌عنوان قطب یا پشتوانه مالی دلار تشکیل شد.

آمریکایی‌ها به دنبال چه بودند؟ توجه به آینده نظام داده‌ها. ما معتقدیم آنچه در تحول و تغییر نظام بین‌الملل اتفاق می‌افتد، دیگر فرایندهای تک‌قطبی، دوقطبی و چندقطبی‌گرایی نخواهد بود. با توجه به فروپاشی نظام دوقطبی موجود در نظام بین‌الملل، آنچه در حال حاضر معیار و ملاک و در واقع هندسه نظم نوین بین‌المللی است، مسئله چیپ‌ست‌های الکترونیک، هوش مصنوعی، فضای مجازی، اینترنت و فناوری‌های نوین است. مبنای اسرائیل را بر این اساس چیدند. قرار بود اسرائیل در سطح منطقه غرب آسیا مهد تحول و نوآوری و فناوری‌های نوین شود. طبیعتاً از این طریق، اسرائیل به‌عنوان یک قطب و گرداننده در عرصه منطقه‌ای و به‌عنوان پیوستاری برای وضعیت اقتصاد غرب در مقابله آمریکا با چین تعریف می‌شد؛ چرا که مسئله تایوان بر اساس میکروچیپ‌ست‌های الکترونیک یا تراشه‌های الکترونیکی اجرا می‌شود.

چیزی که حضرت آقا به آن توجه می‌کنند بسیار دقیق است. ایشان سال گذشته در سالگرد رحلت حضرت امام (ره)، به جوانان، نخبگان و دانشمندان کشور اشاره کردند که کوانتوم را فراموش نکنند. در حوزه هوش مصنوعی نیز ما اختلاف زمانی زیادی از فرمایش حضرت آقا داریم که فرمودند هوش مصنوعی را جدی بگیرید که اگر نگیرید، مثل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ممکن است آنها بیایند و روی آن متمرکز شوند. البته اخیراً با این مصوبه اخیر، فرآیند نهادگرایی یا قانون‌گذاری در رابطه با وضعیت هوش مصنوعی آغاز شده است. چیزی که می‌خواهم بگویم این است که ما معتقدیم بر اساس این رویکرد و بینش حضرت آقا، چیزی که در هندسه نظم نوین بین‌المللی اتفاق می‌افتد، دیگر مسائل قطبی‌گرایی نیست. ما از مرحله پساقطبی‌گرایی هم عبور کرده‌ایم. چیزی که در افق دیده می‌شود، بحث فراقطبی‌گرایی محض است. اگر معیار و مفروض ما فراقطبی‌گرایی باشد، آنچه اتفاق خواهد افتاد این است که فراقطبی‌گرایی بر اساس پایه متاورس روی داده‌ها اتفاق می‌افتد. تحولی که در آن، قدرت و توان هسته‌ای کارایی خود را در نظام بین‌الملل تقریباً از دست می‌دهد. شما می‌بینید انصارالله وقتی که مورد تهدید قرار می‌گیرد، اعلام می‌کند که من شبکه داده درون کانال دریای سرخ را خواهم زد و این نوع تهدید، الان با وضعیت بازدارندگی هسته‌ای برابری می‌کند.

آنچه در فرایند عادی‌سازی وجود داشت، همین معیار است که با کشورهایی مثل امارات و بحرین پیش آمد. این کشورها به‌عنوان پیوستار سرمایه مالی و تقویت‌کننده فناوری‌های نوین اسرائیل مطرح شدند. در واقع به پشتوانه سرمایه مالی، قرار بود رژیم صهیونیستی به قطب انرژی و مبدل شود. می‌توان گفت کسی که داده‌های بیشتری در دست دارد، اعمال قدرت در سطح منطقه را نیز در دست خواهد داشت.

طوفان الاقصی چه اتفاقی را رقم زد؟ می‌توان گفت زیرساخت تمام این مسائل را برهم زد. یعنی امروز اگر نقطه ثقل طوفان الاقصی را از مسئله امنیتی و شکست ترمیم‌ناپذیر که رهبر انقلاب فرمودند تا مسئله حوزه آفندی و پدافندی، یک طرف قصه بگذارید، طرف برتر قصه این است که تمام زیرساخت صنعتی و فرایند فناوری‌های نوین اسرائیل دچار صدمه و لطمه اساسی شد. بر همین اساس، می‌توان گفت که رژیم صهیونیستی این توانمندی و مرکزیت را در تولید این توانمندی از دست داد.

با توجه به آینده منطقه غرب آسیا و نظام بین‌الملل، می‌توان پیش‌بینی کرد که افول قدرت ایالات متحده آمریکا در این منازعه و از دست دادن قدرت هژمون در عرصه بین‌الملل و در سطح منطقه، که خروج از منطقه خواهد بود، را شاهد باشیم. این نکته اخیر را هم که رهبر انقلاب فرمودند، روزی خواهد رسید که آمریکایی‌ها اسرائیل را به‌خاطر هزینه کنار بگذارند، که خود آمریکایی‌ها به زبان جاری کردند و گفتند ما دیگر توان نگهداری ناوهای هواپیمابرمان را در منطقه برای حفاظت از اسرائیل در مقابل ایران و قدرت مقاومت نداریم.

تمام این نکات براساس متغیر جنگ‌های نامتقارن اتفاق افتاد. ما از متقارن رسیدیم به نامتقارن و از نامتقارن رسیدیم به مرکز ثقلی که امروزه مقاومت به‌عنوان یک ساختار غیرحاکمیتی، توان برابری و ارزش‌گذاری به لحاظ قدرت با قدرت‌های بزرگ بین‌المللی مثل ایالات متحده آمریکا را دارد.

آمریکا امروز دیگر نه تنها مأمنی در منطقه ندارد، بلکه حتی قادر به پرداخت هزینه‌های تأمین منافع و مصالح خودش هم نیست. بلکه حفاظت از اسرائیل را هم دیگر حاضر نیست به گردن بگیرد و خود اسرائیل هم در واقع نمی‌تواند خودش را حفظ کند. از طرف دیگر، شما می‌بینید فرآیند شام جدید شکل می‌گیرد؛ یعنی اتصال انرژی از طریق عراق به اردن و اتصال آن به خطوط مشترک سه‌جانبه اسرائیل، اردن و مصر. بر اساس معیار توافقات یونان و قبرس، در واقع یک قطب انرژی در اسرائیل ایجاد می‌شود. تقریباً می‌توان گفت تمام این فرآیند مضمحل شد و از بین رفت و خود این رویداد سبب شد که این روند عادی‌سازی مناسبات با اسرائیل دچار خلل و آسیب جدی شود. بنابراین، ما می‌بینیم عربستان سعودی با تمام فشاری که برای عادی‌سازی اعمال می‌شود، هنوز جواب نداده است. بسیاری از این کشورهای عربی، به‌ویژه این چهار کشوری که به سمت عادی‌سازی روابط رفتند، در این اواخر واکنش نشان دادند و در مقابل فرایند عادی‌سازی و نوع رابطه، عکس‌العمل نشان دادند.

فضای منطقه به لحاظ حاکمیتی هم دستخوش تغییر شده است. آنها مجبور شدند که به سمت مقاومت بیایند. اما تناقض‌هایی هم داریم، به‌عنوان مثال، رفتار امارات که بالاخره آشکارا وارد میدان شده‌اند، به‌گونه‌ای که برای دور زدن تحریم دریایی رژیم، یک جاده زمینی به سمت اسرائیلی‌ها ایجاد کرده‌اند. یا از سوی دیگر، برخی از دولت‌ها نیز موضع‌گیری‌هایی دارند که گاهی همراه ما است، اما در عین همراهی با مقاومت، همراه رژیم هم هستند، مانند تأمین سوخت و موارد مختلف که اخبار آن در رسانه‌ها منتشر شده است. این فضا چگونه قابل تحلیل است و تأثیرپذیری‌اش از فضای جدید منطقه چگونه است؟

فردوسی‌پور: ببینید، تغییراتی که حاصل شد، تقریباً با استقرار دموکرات‌ها در کاخ سفید، زمانی که بایدن روی کار آمد، عربستان سعودی فرش قرمز پهن کرد و بایدن سفری به منطقه داشت. این تصور وجود داشت که این همان اتفاقی است که در دوره ترامپ و جمهوری‌خواهان در کاخ سفید افتاده است و می‌توانند در واقع سود خوبی از عربستان سعودی ببرند. هدفی که در این سفر تعیین شده بود، این بود که رابطه بین عربستان سعودی و اسرائیل آغاز شود، که این اتفاق نیفتاد. در آن سفر، دو دستاورد وجود داشت: یکی اینکه فضای عربستان یا شبه‌جزیره عربستان برای پروازهای اسرائیلی بازگشایی شد. نکته حائز اهمیت دوم، بحث معاهده‌ای بود که در پوشش  I2U2، چهار واحد سیاسی را در کنار هم قرار می‌داد، یعنی هند با نیروی کار ارزان، امارات متحده عربی با پول فراوان، زیرساخت فناوری‌های نوین رژیم صهیونیستی، در کنار عقلانیت و تدبیری که آمریکا می‌خواست بر این معاهده اعمال کند.

در این بین اتفاقی که افتاد این بود که طوفان الاقصی یک تغییر اساسی ایجاد کرد؛ یعنی اماراتی‌ها آمدند شعار پایتخت داده منطقه را مطرح کردند و گفتند اینجا داده‌های منطقه شکل خواهد گرفت. عمده سرمایه‌گذاری‌هایی که در کشورهای منطقه، از جمله امارات، عربستان سعودی و قطر شکل می‌گیرد، تقریباً توسط کمپانی‌هایی است که به‌صورت مشترک آمریکایی-اسرائیلی هستند. در این بحث، هفت شهر هوش مصنوعی که در عربستان، از نئوم گرفته تا Line یا مراکزی که در سواحل دریای سرخ شکل می‌گیرد، به‌طور عمده نوع سرمایه‌گذاری‌هایی است که با این ایده و هدف پیش می‌رود، یعنی تنوع اقتصاد، توسعه و مبنای داده که در واقع تجارت بین‌الملل از این به بعد می‌خواهد روی داده‌ها بنا شود. هر کسی داده داشته باشد، امنیت، توسعه، تجارت، اقتصاد و زیرساخت خواهد داشت.

کاری که طوفان الاقصی کرد، تمام این شاخصه و شاکله را متغیر و ملتهب کرد. نکات حائز اهمیتی که به‌صورت فهرست‌وار بگویم: نخستین نکته این بود که کریدور  IMEC، که در نشست جی 20 در دهلی نو آغاز به کار کرد و احتمال می‌داد که هند را از طریق بنادر حیفا در فلسطین اشغالی به بازارهای اروپایی متصل کند، به‌طور کلی برهم زد. در ادامه بسته شدن تنگه باب‌المندب، فشار مضاعفی به این طیف تحمیل کرد، چون مسیر کشتی‌ها را طولانی تر می‌کرد و این هزینه گزافی را بر آنها تحمیل می‌کرد. بنابراین، به لحاظ اقتصادی و زیرساختی، اسرائیل صدمه خورد و این، محصول عملیات طوفان الاقصی بود.

در آن نکته اساسی که اسرائیل باید کانون و ثقل تحول زیرساخت در حوزه غرب آسیا می‌شد، به‌طور کل، می‌توان گفت دگرگون شد. کریدورهای اقتصادی با فرض مگاپروژه‌های اقتصادی در سطح منطقه‌ای متحول شد و اساساً چیزی به‌عنوان اسرائیل نوین در آن رویکرد و منظری که غرب داشت مجسم می‌کرد، که دیگر من‌بعد نه تنها هزینه نگهداری اسرائیل را باید کشورهای عربی بدهند و اسرائیل ژاندارم، حافظ و ضامن منافع غرب در سطح منطقه‌ای شود، دستخوش تغییر و دگرگونی شد.

کاری که طوفان الاقصی کرده است، در واقع عامل یا عنصر امنیتی در سطح غرب آسیا را متغیر و متحول کرده است. آمریکایی‌ها نه تنها دیگر اینجا مأمنی برایشان نیست، حتی قادر به پرداخت هزینه‌های تأمین منافع و مصالح خودشان هم نیستند، بلکه حفاظت از اسرائیل را هم دیگر حاضر نیستند به گردن بگیرند و خود اسرائیل هم در واقع نمی‌تواند خودش را نگه دارد. از طرف دیگر، فرایند شام جدید شکل می‌گیرد؛ یعنی اتصال انرژی از طریق عراق به اردن و اتصال آن به خطوط مشترک سه‌جانبه اسرائیل، اردن و مصر. بر اساس معیار توافقات یونان و قبرس، در واقع یک قطب انرژی در اسرائیل ایجاد می‌شود. تقریباً می‌توان گفت تمام این فرایند مضمحل شد و از بین رفت و خود این، سبب شد که این روند عادی‌سازی مناسبات با اسرائیل دچار خلل و آسیب جدی شود. بنابراین، ما می‌بینیم عربستان سعودی با تمام فشاری که برای عادی‌سازی اعمال می‌شود، هنوز جواب نداده است. بسیاری از این کشورهای عربی، به‌ویژه این چهار کشوری که به سمت عادی‌سازی روابط رفتند، در این اواخر واکنش نشان دادند و در مقابل فرایند عادی‌سازی و نوع رابطه، عکس‌العمل نشان دادند.

در این میان، نقش امارات چگونه قابل تعریف است؟

فردوسی‌پور: اماراتی‌ها ادعا می‌کنند که به‌سمت طرح توسعه‌ی اقتصاد و زیرساخت فرایند داده‌ها حرکت می‌کنند و در این قائله، به‌دنبال معاهدات اقتصادی هستند. شاید از ابتدای عادی‌سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی، بیش از 200 معاهده‌ی اقتصادی توسط اماراتی‌ها با طرف اسرائیلی امضا شده باشد، که البته به‌خاطر عملیات طوفان الاقصی و افول زیرساخت‌های اقتصادی در رژیم صهیونیستی، پیشرفتی نداشته‌اند. اما نکته‌ی حائز اهمیت این است که همه‌ی مسائل در پوشش توسعه و طرح اقتصادی جلو می‌آید و ما این را نمی‌پذیریم.

اماراتی‌ها با ما در ارتباط بوده‌اند و ما به آنها هشدارهای لازم را دادیم که عادی‌سازی روابط، در قالب تغییر امنیت و فرایند امنیتی، به‌هیچ‌وجه مطلوب جمهوری اسلامی ایران نیست و ما با هر نوع تغییر ژئوپلیتیک در سطح منطقه‌ای مبارزه خواهیم کرد. شما الان نوع رویکرد ایران را در رابطه با کریدور زنگزور ببینید، در فرمایشات حضرت آقا و مقامات دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران ببینید که چگونه نسبت به این موضوع واکنش نشان می‌دهند؛ چه برسد به اینکه ما چشممان را بر هم بگذاریم. در واقع، اگر فرایند عادی‌سازی را در قالب یک طرح توسعه‌ی اقتصادی یا زیرساختی تعریف یا توصیف کنیم، به‌هیچ‌وجه این‌گونه نیست و ما هم نمی‌پذیریم.

اما نکته‌ی حائز اهمیت در این تحول، از حیث عملیات طوفان الاقصی و اتفاقی که افتاد، این بود که سه اصل راهبردی بن‌گوریون دچار تغییر شد. بر اساس این اصول، صهیونیست‌ها معتقد بودند که ما نمی‌جنگیم، مگر اینکه نقطه‌ی آغاز جنگ، بیرون از سرزمین‌های اشغالی و در عمق استراتژیک باشد؛ نمی‌جنگیم مگر اینکه جنگ پیش‌دستانه از جانب ما باشد و دچار اصل غافلگیری نشویم؛ و نمی‌جنگیم مگر اینکه پیروزی از قبل از ورود به جنگ، متصور شده باشد. اما در حال حاضر، آنچه شاهد هستیم این است که نقاط آغاز جنگ به‌سمت داخل اسرائیل است. من این را بارها گفته‌ام: اتفاقی که قرار بود در پنج جنگ اساسی کلاسیک منازعه‌ی عربی-اسرائیلی رخ دهد و سرزمین‌های عربی آزاد شود، اتفاق نیفتاد.

سادات به‌سمت سازش و کمپ‌دیوید رفت؛ کمپ‌دیویدی که امروز زیر پا گذاشته شده و اسرائیل در محور فیلادلفیا حاضر به عقب‌نشینی نیست. از طرف دیگر، کوچ اجباری کرانه‌ی باختری به سمت اردن، ناقض وادی عربی 1994 است. این مفهوم در طوفان الاقصی اجرا می‌شود؛ یعنی در عملیات طوفان الاقصی کاری که اتفاق افتاد این بود که مقاومت، قدرتش را بروز داد و با قدرت‌های بین‌المللی، و نه با اسرائیل به‌تنهایی، درگیر شد. در تمام مراحل، ما شاهد یک جنگ نه ترکیبی، بلکه مرکب بودیم؛ مرکب از این باب که وقتی می‌گویید ترکیبی، یعنی هوایی، دریایی و زمینی. اما این از آن هم فراتر بود.

 «کامالا هریس»، معاون بایدن، همان روز اول پس از طوفان هفت اکتبر گفت که اسرائیل دچار شکست هوش مصنوعی شده است. از طرف دیگر، «جان مرشایمر»، به‌عنوان یکی از اساتید مشهور روابط بین‌الملل ایالات متحده‌ی آمریکا، یک هفته بعد گفت که طوفان الاقصی در واقع تغییر موازنه‌ی تهدید سنتی در عرصه‌ی بین‌المللی است. وقتی از او پرسیدند که چرا این حرف را می‌زند، گفت: برای اینکه یک قدرت هسته‌ای، در مقابل مشتی رزمنده‌ی 40 تا 45 هزار نفری، توان مبارزه یا مقاومت را ندارد و این به معنای تغییر موازنه‌ی تهدید سنتی است.

بنابراین، اتفاقی که افتاد این بود که مقاومت در عرصه‌های جنگ و رویارویی با حریف و دشمن، برآمده‌تر شد. در حوزه‌های اقتصادی، فناوری‌های نوین، هوش مصنوعی، جنگ سایبری، جنگ‌های شناختی ترکیبی و حوزه‌های گفتمانی، به‌لحاظ روایتگری و تصویرگری، معادل و همپای او ظاهر شد. از همه مهم‌تر این بود که نقطه‌ی آغاز جنگ به درون 1xyek سرزمین‌های اشغالی کشیده شد؛ یعنی اسرائیل کوچک‌تر شد. چیزی که بر اساس پنج جنگ کلاسیک محقق نشد، اما امروز اتفاقی که بر اساس مقاومت در طوفان الاقصی افتاده است، به تعبیر من، بخش عظیمی از مناطق 1947 تا 1968 آزاد شده است. یعنی خود اسرائیلی‌ها الان اعتراف می‌کنند، اولمرت اعتراف دارد و بسیاری از مقامات ارشد اسرائیلی الان اعتراف می‌کنند که شهرک‌نشین‌های حوزه‌ی کریات شمونه و غلاف غزه قادر به بازگشت به این مناطق و احیای این مناطق نخواهند بود. چیزی که حزب‌الله می‌گوید، 200 هزار مهاجر است که خود اسرائیلی‌ها نیز اعتراف کردند که ما 75 هزار مهاجر از حوزه‌ی کریات شمونه داریم.

اگر کریات شمونه و غلاف غزه را با هم جمع بزنید، بیش از 200 هزار مهاجر یهودی دارید که در واقع بازگشت آنها به آن مناطق دیگر امکان‌پذیر نیست. پس بنابراین، اسرائیلی که به‌دنبال ایجاد عمق استراتژیک بر اساس اصول بن‌گوریون بود، به سمت دیوارکشی رفت. امروز، از دیوار و محور دیوار به یک بطن میانی تبدیل شده است. ما اسرائیل را با سه بطن تعریف می‌کنیم: بطن شمالی، بطن میانی و بطن جنوبی که در قسمت جنوبی، غزه را داریم، در بطن شمالی، مقاومت لبنان و جنوب لبنان و حزب‌الله را داریم. در قسمت مرکزی نیز دچار بحران سیاسی داخلی است و این شب‌ها شما می‌بینید چه اتفاقاتی می‌افتد که این انفجار از درون است. این در واقع نوع تحولی است که بر اساس مقاومت و طوفان‌الاقصی اتفاق افتاده است.

با معادلات و مختصاتی که در خصوص غرب آسیای جدید تعریف کردیم، به نظر شما تأثیر غرب آسیای جدید بر معادلات اجتماعی و فرهنگی منطقه چگونه خواهد بود؟

فردوسی‌پور: در آن تندبادی که با عنوان بیداری اسلامی در شمال آفریقا اتفاق افتاد، بسیاری می‌گفتند این رخداد از مسئله‌ فلسطین جدا است و نمی‌توان اینها را با منازعه‌ی فلسطینی-اسرائیلی ادغام کرد. ولی شما دیدید اولین بازخوردهای منطقه‌ای‌اش، پس از آنکه غربی‌ها، آمریکایی‌ها و برخی کشورهای منطقه، زیر پای بیداری اسلامی در سطح منطقه را خالی کردند و این اتفاق رخ داد، چه بود. در پاسخ به سؤال شما، می‌خواهم به یک رخداد بین‌المللی که بیشتر مد نظر حضرت آقا بود، اشاره کنم. اجازه دهید از این زاویه نگاه کنیم که ما معتقدیم در آن فرایند دگرگونی و تحول و تغییر نظام بین‌الملل که به‌سمت چندقطبی شدن می‌رویم (چیزی که در کلیت عرصه‌ی بین‌الملل اتفاق می‌افتد)، ما از آن به تحول گفتمانی تعبیر می‌کنیم.

تحول گفتمانی دو پارامتر دارد: یکی تصویرگری و دیگری روایتگری. یک مثال برای شما می‌زنم: وقتی بایدن وارد سرزمین‌های اشغالی و رام‌الله شد، دقیقاً ماجرای بیمارستان المعمدانی را داشتیم. بیمارستان المعمدانی نقطه‌ ثقل تحرک کرانه‌ی باختری بود؛ چون من وقتی خودم طوفان‌الاقصی را تفسیر می‌کنم، در واقع از منظر آسیب‌شناسی به یک نکته‌ی اساسی توجه می‌کنم و آن این است که می‌گویم طوفان الاقصی به‌صورت پلکانی و مرحله‌ای باید کرانه‌ی باختری را وارد معادلات امنیتی می‌کرد، مناطق 1948 را به‌تبع آن وارد می‌کرد و به‌عنوان پیوستار چهارم و آخر، جولان را به غزه ملحق می‌ساخت. ما قبل از اینکه این معادله را بتوانیم در داخل فلسطین سازماندهی کنیم یا راهبردی برای آن از رویکرد مقاومت داشته باشیم، مجبور شدیم یک جبهه‌ی متحد بیرونی تشکیل بدهیم. این‌ها جزو نتایج طوفان الاقصی است؛ اما می‌خواهم بگویم اگر کرانه‌ی باختری پای کار می‌آمد، می‌توانست دست مقاومت را در درون غزه تقویت کند و اسرائیل را مضمحل سازد. بنابراین، در ماجرای المعمدانی چه اتفاقی افتاد که کرانه‌ی باختری پای کار نیامد؟ این جنگ گفتمانی است. این تحول گفتمانی است؛ یعنی کسی که تصویرگری و روایتگری در دست او است، می‌تواند نقش غالب را در عرصه‌ی میدان ایفا کند.

این تحول گفتمانی کجا اتفاق افتاد؟ اگر بخواهیم یک نمونه و الگو داشته باشیم، نامه‌ حضرت آقا به دانشجویان غرب و حوزه‌ی اروپا و آمریکا است. در ماجرای طوفان الاقصی، نقطه‌ی عطف داستان در بحث فرهنگی و تحول گفتمانی، مطرح شدن دوباره‌ی مسئله‌ فلسطین است. یعنی فلسطینی که کم‌کم داشت از دیدگاه‌ها ناپدید می‌شد، اما امروز فلسطین به‌عنوان دغدغه‌ی اصلی و مسئله‌ تمام آزادی‌خواهان و مظلومان جهان مطرح شده است. چیزی که حضرت آقا در نامه‌شان می‌فرمایند که شما در طرف درست تاریخ ایستاده‌اید؛ یعنی جلوی کاخ سفید تظاهرات می‌شود، روی دیوار کاخ سفید شعار می‌نویسند و نمادهایی از جرم و جنایت رژیم صهیونیستی را در مقابل کاخ سفید به تصویر می‌کشند. این از خروجی‌های طوفان الاقصی است.

این

که معادلات در عرصه‌ی فرهنگی و در عرصه‌ی شناختی متحول شده است و مردم با رویکردی باز و با بینشی باز به قضایا و مسائل پیش رو نگاه می‌کنند. امروز که ایام بازگشایی مدارس، حوزه‌های آموزشی و دانشگاهی در سراسر جهان است، دوباره مسئله‌ی فلسطین به‌عنوان یک التهاب، بحران و دغدغه در ذهن مسئولین آموزشی و سیاسی بین‌المللی، به‌ویژه حوزه‌های اروپایی و آمریکا، و حتی به‌عنوان یک چالش بزرگ در عرصه‌ انتخابات آمریکا مطرح می‌شود. اتفاقاتی که در اردن افتاد، اتفاقاتی که در محور پیرامونی سرزمین‌های اشغالی افتاد، تا کشورهای اسلامی و عربی که در حقیقت نوع دفاع از مردم فلسطین در این نقاط، یک حرکت و جوشش جدیدی را ایجاد کرد. این بازه‌ی زمانی، به مسئله‌ طوفان‌الاقصی برمی‌گردد.

در نامه‌ای که فرمودید آقا به جوانان غربی زدند، آنجا مشخصاً و مستقیم می‌فرمایند که این جوششی که شما دارید، شکل‌گیری یک ضلع جدیدی از مقاومت است. از طرفی هم این روزها شاهد حضور حماسی جوانان فلسطینی در میدان هستیم، به‌گونه‌ای که با نسل‌های قبل خود تفاوت آشکاری دارند. به نظر شما این موضوع را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟ تأثیرات اجتماعی هفتم اکتبر چگونه بوده است؟

فردوسی‌پور: تحول گفتمان در نتیجه‌ی تصویرگری و روایتگری ایجاد می‌شود. ما باید ببینیم نقاط آسیب و ضعفمان در حوزه‌ تصویرگری و روایتگری کجاست. ببینید، بخشی از داستان به‌صورت خودجوش حرکت می‌کند. رهبر انقلاب می‌فرمایند: این خودجوش متبلور می‌شود و در وضعیت بین‌الملل متظاهر می‌شود. اما اگر شما بخواهید از لحاظ فنی و رسانه‌ای، قصه را به‌کار بگیرید، به‌طور حتم دامنه‌ی اثر را گسترش خواهد داد. از بایدن پرسیدند که برای چه بعد از طوفان الاقصی به سرزمین‌های اشغالی آمده‌ای؟ گفت: من برای سه مسئله آمده‌ام: یکی اینکه به نتانیاهو بگویم پشت سرت ایستاده‌ام و کمکت خواهم کرد. دوم اینکه همواره حامی و متحد اسرائیل خواهم بود. و مسئله‌ی سوم اینکه در راه به من گفتند یک جایی را زده‌اند، مثل اینکه مرکز درمانی است، بعد به من توضیح دادند که نه، مثل اینکه دشمنان اسرائیل زده‌اند.

این تحول در اثر روایتگری و تصویرگری است. نکته‌ای که حضرت آقا مکرراً بر آن تأکید و توجه می‌کنند و ما نیز در عرصه‌ بین‌المللی به آن معتقدیم، این است که اگر از تمام ابزارها و کاراکترها استفاده کنیم، آن‌وقت با توجه به مسئله‌ی فلسطین، رشته‌ حرکت و تحول در تحول گفتمانی، به‌عنوان نقطه‌ ثقل خاستگاه تحول فرهنگی و اعتقادی دنیای امروز، مطرح می‌شود؛ نه صرفاً به‌عنوان یک مسئله‌ اعتقادی و ایدئولوژیک، بلکه به‌عنوان یک الگو و یک شاخص در معیار حقوق بشر و در معیار تظلم‌خواهی در دنیای امروز.

بنابراین، اگر ما در موضوعات داخلی و خارجی بر این منوال و بر اساس ایده‌ها و الگوهایی که حضرت آقا همواره به آنها توجه داشته‌اند، توجه اساسی کنیم و تمام ابزارها را به‌کار بگیریم، نه تنها حوزه‌ اسلامی و حوزه‌ عربی، بلکه دنیا را می‌توانیم متحول کنیم.

غرب اگر روزی تصور می‌کرد که ثقل متوازن، بر اساس نگاه خاور دور، خاور نزدیک و خاورمیانه، باید بر مبنای رژیم صهیونیستی باشد، اما امروز بر اساس معیارهای اسلامی و ارزش‌های انقلاب اسلامی و بر پایه‌ی نهضت امام خمینی (ره) استوار است. اگر ما بدانیم چه وزنه، عظمت، شکوه و جلالی را در دست داریم و این امکاناتی را که داریم اگر درست به‌کار بگیریم، تقریباً آن تحول گفتمانی نه در حوزه‌ی اسلامی و عربی، بلکه در جهان می‌تواند ایجاد شود.

بقائی: ایران از حق خودش در پاسخ به اسرائیل عدول نخواهد کرد

۲ بازديد

اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران صبح امروز دوشنبه در نشست خبری هفتگی خود پاسخگوی سؤالات خبرنگاران شد.

تسلیت سخنگو به‌مناسبت شهادت رزمندگان ارتش و فراجا

بقایی در ابتدا در خصوص اتفاقات اخیر توضیح داد: مهمترین اتفاق هفته اخیر در بامداد شنبه و دفاع غیرتمندانه پدافند ایران علیه تجاوز رژیم صهیونیستی بود که نقطه عطفی بود. من شهادت 4 نفر از قهرمانان را به خانواده‌های آنان تبریک و تسلیت عرض می‌کنم.

در همان روز اتفاق تلخی در شرق کشورمان اتفاق افتاد و یک گروه تروریستی بدنام در یک اقدام تروریستی تعدادی از مرزبانان را به شهادت رساند و شهادت آنان را تبریک و تسلیت عرض می‌کنم.

در این یک هفته دستگاه دیپلماسی فعالانه کار خودش را آغاز کرد. آقای عراقچی سفری به بحرین و کویت داشتند و همچنین اجلاس سران بریکس برگزار شد. این اولین حضور ایران بعد از عضویت دائم در این مجمع بود. رایزنی‌های خوبی انجام شد.

روز پنجشنبه مصادف با تاسیس سازمان ملل بود. فرصت خوبی است که در این چند روز در کارنامه سازمان ملل تامل کنیم. به طور مشخص سازمان ملل اصول و اهدافش و هنجارها و قواعد در این یک سال همزمان با نسل کشی در غزه در معرض بی اعتبار شدن قرار گرفته و مسئولیت آن برعهده حامیان رژیم صهیونیستی خصوصا آمریکا است. در سطح دانلود وان ایکس ایرانی دیوان بین‌المللی دادگستری به همین شکل کارشنکی‌های خطرناکی در حال انجام است. در سطح منطقه نسل کشی در غزه ادامه دارد. نسل کشی فقط منحصر به غزه نیست بلکه در کرانه باحتری هم انواع و اقسام نسل کشی در جریان است. ظرف 24 ساعت گذشته حدود 150 نفر از مردم فلسطین به شهادت رسیدند و جا دارد از شهادت سه خبرنگار یاد کنیم. آمارها حکایت از این دارد که تعداد شهدای خبرنگار بیش از 180 نفر بوده است.

بی‌کیفرمانی رژیم مهمترین عامل در جری‌ترشدن رژیم صهیونیستی است

وی در خصوص اقدامات وزارت امور خارجه برای پیگیری جنایات رژیم صهیونیستی گفت: وزارت خارجه از ابتدای شروع این عملیات نسل کشی در غزه مجموعه تحرکاتی در دستورکار قرار داد و به پیشنهاد ایران اولین اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی برگزار شد. جدیدترین اقدام ما درخواست برای برگزاری این اجلاس است و امیدواریم به زودی برگزار شود.

ارتش آمار اعلامی موشک‌های شلیک‌‌شده اسرائیل را تکذیب کرد

۲ بازديد

امیر سیدحسن ابوترابی معاون روابط عمومی و رسانه ارتش جمهوری اسلامی ایران ضمن تکذیب اظهارات امیر مختاری درباره آمار موشک‌های شلیک‌شده رژیم صهیونیستی که در مراسم تشییع پیکر شهید مهدی نقوی عنوان کرده بود، گفت: آمار تعداد موشک‌های شلیک‌شده در این سخنرانی به هیچ عنوان مورد تأیید نیست.

وی افزود: سرتیپ‌دوم مختاری چند سال پیش از مجموعه نیروی زمینی ارتش بازنشسته شده و هم‌اکنون هیچ مسئولیتی در ارتش ندارد و فاقد دسترسی به اطلاعات است، بنابراین اظهارات ایشان مورد تأیید نیست.

ابوترابی خاطرنشان کرد: همان‌گونه که در بیانیه‌های قبلی ستادکل نیروهای مسلح عنوان شده بود، لازم است اخبار رسمی مربوط به تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی صرفاً از طریق ستادکل وان ایکس یک نیروهای مسلح و رسانه ملی پیگیری شود و مرجع رسمی انتشار اخبار ارتش جمهوری اسلامی ایران پایگاه اطلاع‌رسانی آجا به‌نشانی www.aja.ir است.

جهنم نتانیاهو در جبهه شمال/ سیلی حزب‌الله در پرونده آوارگان

۲ بازديد

«عبدالباری عطوان» تحلیلگر شناخته‌شده جهان عرب و سردبیر روزنامه رأی الیوم، در مقاله جدید خود به روند تقابل میان حزب‌الله و رژیم صهیونیستی به‌ویژه بعد از بیانیه جدید مقاومت لبنان و دستور تخلیه شهرک‌های شمالی فلسطین اشغالی پرداخته اعلام کرد: زمانی که حزب‌الله به شهرک‌نشینان صهیونیست در 25 شهرک شمال فلسطین اشغالی دستور داد (تأکید می‌کنم دستور و نه هشدار) فوراً و بدون معطلی این شهرک‌ها را تخلیه کنند، زیرا شهرک‌های مذکور به اهداف نظامی مشروع یگان پهپادی و موشکی مقاومت اسلامی لبنان تبدیل شده‌اند، این یک موضع بی‌سابقه در تاریخ درگیری عربی ـ صهیونیستی است.

زمان آزادسازی الجلیل رسیده است؟

عبدالباری عطوان نوشت: این دستور حزب‌الله همچنین پاسخی قاطع و قوی به تلاش‌های دشمن صهیونیستی برای انتقال جنگ نسل‌کشی به لبنان، مشابه آنچه از زمان طوفان الاقصی در نوار غزه اتفاق افتاد، است و چه‌بسا که مقدمه‌ای برای آغاز عملیات یگان ویژه رضوان حزب‌الله در آزادسازی الجلیل باشد. بیانیه حزب‌الله کاملاً دقیق و روشن بود و صراحتاً نام 25 شهرک صهیونیستی را که مورد هدف قرار خواهد گرفت، ذکر کرد.

وی افزود: صدور دستور تخلیه شهرک‌های شمالی فلسطین اشغالی توسط حزب‌الله، همزمان با تشدید قابل توجه عملیات‌های شاخه نظامی مقاومت لبنان در عمق فلسطین اشغالی و شهرهای اصلی و راهبردی مانند حیفا، تل‌آویو، صفد، عکا و کل الجلیل اشغالی است، این اقدام حزب‌الله در پاسخ متقابل به اقدام ارتش صهیونیستی در صدور دستور برای تخلیه شهرها و روستاهای لبنان و نوار غزه قبل از بمباران آنها و شهید و زخمی شدن صدها و بلکه هزاران نفر از غیرنظامیان محاصره‌شده است. یک نکته بسیار مسخره و مضحک، این است که ارتش رژیم اشغالگر مدعی تعهد به قوانین بین‌المللی و محافظت از جان غیرنظامیان است!

همه صهیونیست‌ها نظامی هستند و اگر فرار نکنند می‌میرند

در ادامه این یادداشت آمده است: همچنین باید توجه داشته باشیم که همه شهرک‌نشینان صهیونیست، جزء نیروهای ذخیره ارتش اشغالگر هستند و بخش بزرگی از آنها همیشه مسلح‌اند. مقاومت اسلامی لبنان با معادله «چشم در برابر چشم» مقابل دشمن ایستاده است و مرحله دوم در نبرد با دشمن صهیونیستی که حزب‌الله چند روز قبل اعلام کرد، شامل موشک‌باران همه شهرک‌های شمالی فلسطین اشغالی است و این بدان معناست که اگر صهیونیست‌ها در این شهرک‌ها بخواهند از دستور حزب‌الله سرپیچی کنند، همگی کشته خواهند شد؛ زیرا شهرک‌های آنها تبدیل به مراکز نظامی نیروهای ارتش صهیونیستی و پایگاه‌های آن برای بمباران شهرها و روستاهای لبنانی شده است.

سیلی بزرگ حزب‌الله به صورت نتانیاهو در پرونده آوارگان صهیونیست در شمال

سردبیر رأی‌الیوم خاطرنشان کرد: موج فرار شهرک‌نشینان از شهرک‌های شمالی اراضی اشغالی که حزب‌الله تهدید کرده است آنجا را هدف قرار می‌دهد، آغاز شده است و گزارش رسانه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی رژیم اشغالگر هم، این موضوع را تأیید می‌کند، بنابراین انتظار می‌رود تعداد صهیونیست‌هایی که از روستاها و شهرهای شمالی فلسطین اشغالی فرار کرده‌اند، طی روزهای آینده از 200 هزار نفر فراتر برود؛ این یعنی جنگی که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی از چند هفته قبل علیه لبنان آغاز کرده، به اهدافش نرسیده است؛ به‌ویژه در زمینه بازگرداندن آوارگان شهرک‌های شمالی فلسطین اشغالی و خلع‌سلاح حزب‌الله.

عطوان تأکید کرد: خطرناک‌تر از همه برای صهیونیست‌ها این است که جنگ علیه لبنان در مهم‌ترین پرونده اسرائیل در جبهه شمالی، یعنی آوارگان، نتایج معکوس داشته است و به‌جای اینکه صهیونیست‌های فراری از الجلیل به این منطقه برگردند، آنهایی هم که باقی مانده بودند در حال فرار هستند و اگر بمانند کشته خواهند شد. اما یک نکته جالب در تشدید عملیات‌های حساب‌شده حزب‌الله علیه دشمن صهیونیستی، آن است که این اقدام بعد از وارد کردن خسارت‌های سنگین مادی و جانی به نظامیان صهیونیست در جنوب لبنان انجام شد و همزمان با دو رویداد مهم بود؛

2 رویداد مهم هم‌زمان با مرحله جدید حزب‌الله علیه اشغالگران

ـ اولین رویداد مربوط به عملیات استشهادی است که روز یکشنبه «رامی ناطور» شهروند مجاهد فلسطینی از فرزندان شهر «قلنسوه» در اراضی اشغالی 1948، در شهرک گلیلوت در شمال تل‌آویو انجام داد و با هلاکت و زخمی شدن ده‌ها صهیونیست همراه بود. این عملیات در قلب تل‌آویو و در نزدیکی پایگاه گلیلوت که مقر موساد و یگان اطلاعات نظامی 8200 ارتش صهیونیستی است، انجام شد. یکی از پیام‌های این عملیات، آن بود که شهروندان فلسطینی در اراضی اشغالی 1948 بر گستره حمایت خود از نوار غزه و لبنان افزوده‌اند.

ـ اما دومین رویداد مهم، مربوط به حمله بزدلانه و نمایشی رژیم صهیونیستی به ایران در بامداد روز شنبه و مقابله شگفت‌انگیز و شجاعانه پدافند هوایی و زمینی ایران، با این تجاوز است وان ایکس یک بت که منجر به شکست اهداف صهیونیست‌ها از این حمله شد. بالاتر از همه این‌ها، نظامیان و شهرک‌نشینان صهیونیست بار دیگر دچار رعب و وحشت شدید از احتمال پاسخ ایران به این تجاوز شده‌اند و در همین زمینه ارتش اسرائیل به نظامیان خود دستور داده است که در پایگاه‌ها تجمع نکنند تا اتفاق فاجعه‌باری، مشابه حمله پهپادی مرگبار حزب‌الله به پایگاه تیپ گولانی در جنوب حیفا که با هلاکت و زخمی شدن ده‌ها نظامی صهیونیست همراه بود، رخ ندهد.

عطوان در پایان این مقاله خود تأکید کرد: ما در مقاله‌های قبلی زمانی که گفتیم نتانیاهو ، «یوآو گالانت» وزیر جنگ و «هرتزی هالیوی» رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی، به‌خاطر تصمیم جنایتکارانه خود در ترور سید شهدای مقاومت، سید حسن نصرالله بسیار پشیمان خواهند شد و خون گریه خواهند کرد، مبالغه نکردیم و رویدادهایی که امروز شاهد آن هستیم، مؤید همین امر است. تنها طی چند روز، ارتش صهیونیستی تلفات سنگین جانی و مالی در برابر رزمندگان حزب‌الله متحمل شده است و عملیات‌های مرگباری که مقاومت لبنان انجام می‌دهد، هرتزی هالیوی را وادار کرده است بگوید؛ جنگ در لبنان طی یک یا دو هفته آینده به پایان خواهد رسید."، بنابراین می‌توانیم بگوییم که زمان فرار بزرگ صهیونیست‌ها از لبنان و غزه و اعتراف به شکست فرا رسیده است.

همسایگان‌ اجازه استفاده از خاکشان علیه ایران را نمی‌دهند

۴ بازديد

سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان در جمع خبرنگاران خارجی در کویت با اشاره به اینکه باید جلوی جنایات صهیونیست‌ها در غزه و لبنان گرفته شود، گفت: پیام‌ ما کاملاً روشن و شفاف است، رژیم صهیونیستی به‌دنبال گسترش جنگ در منطقه است و ما باید جلوی این فاجعه را بگیریم.

عراقچی با اظهار اینکه وضعیت در غزه و لبنان بحرانی است و باید حملات این رژیم‌ متوقف بشود، افزود: سیاست حسن همسایگی در دولت جدید جمهوری اسلامی ایران با قوت ادامه پیدا خواهد کرد. من پیام‌های خود را به همه کشورهای منطقه دادم و امروز هم بیشتر در کویت درباره آنها صحبت خواهم کرد.

وزیر امور خارجه در پاسخ به سؤالی در مورد اینکه آمریکا در کویت پایگاه نظامی دارد و امکان دارد از این پایگاه علیه ایران استفاده کند، گفت: تمام‌ همسایگان ما اطمینان دادند که اجازه داده نمی‌شود از کشورهای آنها علیه ما استفاده بشود، این انتظاری است که از همه کشورهای دوست و همسایه ما وجود دارد و ما آن را نشانه دوستی و صداقت همسایگان خود می‌دانیم.

عراقچی ادامه داد: ما از نزدیک تحرک پایگاه‌های آمریکا را رصد می‌کنیم‌ و مراقب پرواز آنها هستیم. اطلاعاتی را که در مورد پایگاه آمریکا در کویت داریم، به مسئولین کویتی انتقال خواهم داد.

وی با بیان اینکه "ما به‌دنبال توقف جنگ شامل کل منطقه از جمله در غزه و لبنان هستیم."، خاطرنشان کرد: البته ممکن است مسیرهای مختلفی برای هر کدام طی بشود، ما همه این مسیرها را طی می‌کنیم و با کشورهایی که در این خصوص فعال هستند در ارتباط هستیم، نماینده من در بیروت با اشخاص مختلفی دیدار و رایزنی دارد.

وزیر امور خارجه با تأکید بر این موضوع که تصمیم‌گیری در خصوص آتش‌بس توسط خود لبنانی‌ها و فلسطینی‌ها صورت می‌گیرد اعلام کرد: ما فقط سعی می‌کنیم‌ کمک‌ کنیم.

عراقچی با ابراز اینکه "اگرچه تمرکز سفر من بر مسائل منطقه‌ای است اما به‌صورت طبیعی روابط دوجانبه با کویت را هم مرور خواهیم کرد."، گفت: زمینه‌های همکاری اقتصادی بین دو کشور بسیار است و به‌اعتقاد ما تحریم‌ها هیچ‌ مانعی برای آن نخواهد بود. روابط تجاری ما با کشورهای خلیج فارس بیش از ده‌ها میلیارد دلار است. به‌نظر من ظرفیت‌های اقتصادی بین ایران و کویت بسیار گسترده است و ما اشتراکات بسیاری با هم داریم و البته اختلافاتی هم داریم، مهم‌ این است که اراده ما و کویت این است که اختلافات به‌صورت مسالمت‌آمیز و در قالب گفتگو حل شود و ما به این مسیر ادامه خواهیم داد.

وی با تأکید بر این موضوع "همه کشورهای منطقه به ما گفتند که مخالف هر گونه حمله به ایران هستند."، گفت: همه کشورهای منطقه مخالف حمله به ایران هستند چه برسد به حمله به جت بت بدون فیلتر شکن تأسیسات هسته‌ای که یک‌ جنایت بین‌المللی و مخالف حقوق بین‌الملل است. من باز تکرار می‌کنم‌که به‌هرشکلی که اسرائیل به ایران‌ حمله کند ایران‌ همان‌طور پاسخ خواهد داد.

وزیر امور خارجه با یادآوری این موضوع که جنایت رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا و برخی کشورهای اروپایی انجام می‌شود، افزود: هیچ جنایتی نمانده که اسرائیل نکرده باشد و متأسفانه با حمایت آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به این‌ جنایات ادامه می‌دهد که بعضی از این‌جنایات قابل پیگیری بین‌المللی است. حمله به تأسیسات هسته‌ای یک جرم است حتی تهدید کردن تأسیسات هسته‌ای، هم‌ جرم و هم خلاف حقوق بین‌الملل است.

عراقچی با تصریح به اینکه رژیم صهیونیستی به هیچ قاعده بین‌المللی عمل نمی‌کند، گفت: ما می‌دانیم که اسرائیل به هیچ قاعده بین‌المللی عمل نمی‌کند و ما دلخوش به قوانین بین‌المللی نیستیم و دلخوش نیستیم‌ که این قوانین بتواند جلوی اسرائیل را بگیرد. ما برای دفاع از خود و تأسیسات هسته‌ای خودمان ابزارهای خودمان را داریم اگر به تأسیسات زیربنایی ما حمله بشود خود دشمن صهیونیستی می‌داند که ما چه اقداماتی را می‌توانیم انجام دهیم.

عراقچی در پایان اعلام کرد: ما به‌سهم‌ خودمان کمک می‌کنیم‌ که جنگ در لبنان هرچه زودتر تمام بشود.

ارتش یمن از حمله موشکی به پایگاهی در فلسطین اشغالی خبر داد

۴ بازديد

سرتیپ یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن گفت که یگان موشکی ارتش یمن یک پایگاه ارتش رژیم اسرائیل را با موشک هایپرسونیک «فلسطین 2» در شرق یافا (تل‌آویو) هدف قرار داده است.

سرتیپ یحیی سریع با بیان اینکه این عملیات در راستای حمایت از مردم مظلوم فلسطین و لبنان و حمایت از مقاومت این دو کشور در برابر رژیم اسرائیل انجام شده است، تأکید کرد که این عملیات منحصر به فرد، در چارچوب مرحله پنجم تشدید تنش علیه رژیم اسرائیل و جهاد مقدس با این رژیم صورت گرفته است.

ارتش یمن پیش از این نیز حملات تلافی جویانه موشکی و پهپادی به اراضی اشغالی انجام داده بود. سخنگوی نیروهای مسلح یمن یکشنبه 25 شهریور 1403 اعلام کرده بود که نیروهای سایت جت بت انفجار مسلح این کشور طی عملیاتی تلافی‌جویانه، با موشک هایپرسونیک، منطقه یافا را در اراضی فلسطین اشغالی هدف قرار داده‌اند.

موشک جدید فلسطین2 با طی مسافت 2040 کیلومتر در عرض 11 دقیقه به اراضی اشغالی رسیده بوده است.

ارتش یمن همچنین هفتم مهر 1403 فرودگاه یافا «بن‌گوریون»، واقع در نزدیکی تل‌آویو اشغالی را، به هنگام ورود بنیامین نتانیاهو (حین بازگشت از سفر نیویورک) با موشک بالستیک هایپرسونیک «فلسطین 2» هدف قرار داده است.

پهپاد حزب‌الله بیخ گوش نتانیاهو؛ «معادله دردناک» مقاومت

۴ بازديد

«محمد عفیف»، مسئول روابط عمومی حزب الله لبنان امروز رسما اعلام کرد که حمله پهپادی به محل اقامتگاه نتانیاهو در قیصریه کار جنبش مقاومت لبنان بوده است.

او گفت: مقاومت اسلامی مسئولیت کامل و انحصاری خود را در قبال عملیات قیصریه و هدف قرار دادن جنایتکار جنگی و سرکرده فاشیسم صهیونیستی یعنی نتانیاهو را برعهده می‌گیرد.

رسانه‌های رژیم اسرائیل شنبه این هفته اعلام کرده بودند که یک پهپاد به محل اقامتگاه نتانیاهو در منطقه قیصریه اصابت کرده است.

قبل از اینکه شیخ نعیم قاسم، معاون دبیرکل حزب الله هفته گذشته در سومین سخنرانی خود پس از شهادت سید حسن نصرالله، از ورود مقاومت لبنان به مرحله اجرای معادلات دردناک علیه رژیم صهیونیستی خبر دهد، حزب الله عملیات‌های ویژه و متفاوت خود علیه دشمن صهیونیستی را آغاز کرده بود.

اجرای معادله شهید نصرالله در حیفا و فراتر از حیفا تا تل‌آویو

در شرایطی که از چند هفته قبل، مقاومت لبنان وارد مرحله اجرایی معادلات شهید سید حسن نصرالله با عنوان «حیفا و فراتر از حیفا» شده و موشک‌های خود را به تل آویو رسانده است، یکی از بارزترین ضرباتی که طی یک هفته گذشته، حزب الله به اشغالگران صهیونیست وارد کرد، حمله پهپادی به پایگاه تیپ گولانی ارتش صهیونیستی بود که به اذعان خود ارتش اسرائیل بیش از 70 افسر و نظامی صهیونیست در این عملیات حزب الله به هلاکت رسیده یا زخمی شدند. البته منابع آگاه گزارش می‌دهند که طبق معمول سانسور نظامی شدید رژیم صهیونیستی، اجازه انتشار آمار دقیق تلفات را نمی‌دهد و آمار واقعی تلفات اسرائیلی‌ها بسیار بیشتر از این‌هاست.

پهپاد به بیخ گوش نتانیاهو رسید

 اتاق عملیات مقاومت اسلامی لبنان در بیانیه‌ای اختصاصی از آغاز مرحله جدید تقابل و تشدید درگیری‌ها با دشمن صهیونیستی خبر داده و به دستاوردهایی که رزمندگان حزب الله طی چند هفته گذشته در درگیری با نظامیان صهیونیست کسب کرده‌اند، اشاره کرد؛ از جمله هلاکت ده‌ها افسر و نظامی ارتش اشغالگر و زخمی شدن صدها نفر از آنها در تقابل زمینی و یا انهدام تانک‌ها و خودروهای زرهی این رژیم.

در شرایطی که تنها یک روز از صدور این بیانیه حزب الله می‌گذرد، صهیونیست‌ها شنبه این هفته را هم با یک خبر شوکه کننده جدید آغاز کردند؛ جایی که پهپاد حزب الله مستقیماً به ساختمان محل اقامت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی و خانواده او اصابت کرده و منفجر شد.

دفتر نخست وزیری رژیم صهیونیستی درباره حمله پهپادی حزب الله به ساختمان محل اقامت نتانیاهو، نتوانست بر موفقیت عملیات پهپادی حزب‌الله سرپوش بگذارد و تایید کرد که پهپاد ارسال شده از لبنان، با طی مسافتی نزدیک به 70 کیلومتر، به خانه نتانیاهو در قیصریه (شهرکی میان حیفا و تل آویو) اصابت کرده است.

رسانه‌های عبری هم گزارش دادند که آژیرهای هشدار در مناطق شمالی تا نزدیکی شمال تل‌آویو و مقر و پایگاه یگان 8200 ارتش اسرائیل فعال شده‌اند.

این یک شوک جدید به صهیونیست‌ها بعد از حمله پهپادی موفق هفته قبل به تیپ گولانی ارتش رژیم صهیونیستی در منطقه بنیامینا در جنوب حیفاست. یک منبع نظامی صهیونیست در گفتگو با رادیو ارتش این رژیم اعلام کرد که ما در حال بررسی شکاف‌های امنیتی هستیم که موجب شد پهپاد حزب‌الله به خانه نتانیاهو برسد.

رادیو ارتش رژیم صهیونیستی گزارش داد که سرویس‌های امنیتی اسرائیل ورود پهپاد حزب الله به قیصریه را یک شکست امنیتی بسیار جدی می‌دانند.

شبکه کان رژیم صهیونیستی هم در واکنش به حمله حزب‌الله به خانه نتانیاهو اعلام کرد که حزب الله سطح عملیات‌های خود را به شدت بالا برده و آنچه که رخ داد یک حادثه بسیار دراماتیک بود. این اتفاقات نشان می‌دهد حزب‌الله در حال توسعه روش‌های خود در حملات پهپادی با ارسال چندین پهپاد همزمان است تا کار را برای تشکیلات پدافندی اسرائیل دشوارتر کند.

رسانه‌های عبری هم گزارش دادند که صدها پهپاد به حریم هوایی اسرائیل (فلسطین اشغالی) نفوذ کرده‌اند و این برای ما یک نقطه ضعف بزرگ است که باید به آن اذعان کنیم.

حزب‌الله از نبرد حمایتی از غزه تا ورود به مرحله دردناک علیه اشغالگران

به این ترتیب، مقاومت اسلامی لبنان بعد از انتقال از مرحله نبرد حمایتی از غزه، به مرحله جنگ مستقیم با رژیم صهیونیستی و تحمیل یک جنگ فرسایشی به این رژیم، اکنون وارد مرحله پیشرفته‌تری شده که پر از غافلگیری برای دوستان و دشمنان خواهد بود.

برای فهم بهتر این مطلب که حزب الله چگونه به این مرحله رسید، بهتر است نگاه کوتاهی به آنچه که در یک سال گذشته در رویارویی مقاومت لبنان با ارتش صهیونیستی اتفاق افتاده است، داشته باشیم.

حزب الله از 8 اکتبر 2023 یعنی یک روز بعد از اعلام آغاز نبرد طوفان الاقصی توسط مقاومت فلسطین، به این نبرد پیوست و با کشاندن سه لشکر ارتش صهیونیستی شامل ده‌ها هزار افسر و نظامی به جبهه شمالی فلسطین اشغالی، بار بزرگی از دوش مقاومت در غزه برداشت.‌ تا تاریخ 23 سپتامبر 2024 جنگ حزب الله با رژیم صهیونیستی نبردی در حمایت از غزه بود، اما بعد از این تاریخ به تقابل مستقیم با این رژیم تبدیل شد و یک جنگ فرسایشی بزرگ را به صهیونیست‌ها تحمیل کرد.

عملکرد حزب الله در جبهه پشتیبانی از غزه در عملیات‌ها، راهبردها و الگوهای رفتاری به شکل زیر بود:

- انجام حملات خاص نظامی و امنیتی علیه مراکز نظامی رژیم صهیونیستی.

- به ثمر رساندن اهداف نظامی و امنیتی و همچنین سیاسی و راهبردی با امتیازگیری از دشمن صهیونیستی.

- مشغول کردن بخش قابل توجهی از نیروها و قدرت نظامی ارتش رژیم صهیونیستی در جبهه شمالی و اجازه ندادن به این رژیم برای سرکوب مقاومت در غزه.

- کاهش تاثیر تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه در جبهه جنوبی؛ به این صورت که حزب الله به شکل حساب شده، یک نبرد را در جبهه شمالی فلسطین اشغالی آغاز کرد تا رژیم اشغالگر نتواند همه تمرکز خود را معطوف به نوار غزه در جبهه جنوبی کند.

حزب الله اولین جبهه از محور مقاومت بود که برای پشتیبانی از نوار غزه به پا خاست و بعد از آن، یمن و گروه‌های مقاومت در عراق هم وارد این نبرد شدند و به این ترتیب تئوری وحدت عرصه‌های مقاومت روی زمین اجرا شد.

- تجسم عملی اندیشه و گفتار همبستگی عربی و اسلامی برای حمایت از بزرگترین آرمان امت اسلامی، و نمایش آن در یک واقعیت روشن و بی عیب و نقص.

- ایجاد تعادل در تعهد به آرمان فلسطین و حمایت از منافع ملی و امنیت ملی لبنان در برابر تجاوزات دشمن صهیونیستی.

مرحله دردناک حزب الله علیه صهیونیست‌ها چگونه آغاز شد؟

اما در مرحله جدیدی که حزب الله در جنگ با دشمن صهیونیستی وارد آن شده است، شاهد تحولات بسیار قابل توجهی در نوع عملیات‌های حزب الله هستیم.

- در این مرحله رزمندگان حزب الله در خط مقدم و در امتداد مرزهای لبنان با فلسطین اشغالی، درحال جنگ با نظامیان صهیونیست هستند و طی سه هفته گذشته به نیروی زمینی ارتش اشغالگر اجازه پیشروی در لبنان، حتی به اندازه یک متر را هم نداده‌اند.

رژیم صهیونیستی که تصور می‌کرد بعد از ترور رهبران و فرماندهان ارشد حزب الله طی مرحله اخیر و در راس آن شهید سید حسن نصرالله، آسیب بزرگی به ساختار مقاومت لبنان زده و می‌تواند با یک تهاجم زمینی، کار را یکسره کند، هر روز نظامیان خود را به یک جهنم در مرزهای لبنان می‌فرستد و سناریوی تار و مار شدن نیروهای اشغالگر به دست رزمندگان حزب الله در این مرزها هر روز تکرار می‌شود.

- در وهله دوم می‌بینیم که حزب الله شروع به انجام عملیات‌های امنیتی در داخل فلسطین اشغالی و یا بهتر است بگوییم عمق استراتژیک رژیم صهیونیستی کرده است؛ به طوری که مقاومت لبنان در چند هفته قبل در حال انتقال مرکز ثقل عملیات‌های خود از شمال فلسطین اشغالی به مناطق مرکزی بوده است، یعنی مثلث حیفا به عنوان پایتخت اقتصادی رژیم صهیونیستی، تل آویو به عنوان پایتخت سیاسی و قدس، که صهیونیست‌ها ادعا می‌کنند پایتخت تاریخی آنهاست.

معادلات شهید نصرالله یکی پس از دیگری اجرا می‌شود

بعد از اینکه حزب الله سراسر حیفای اشغالی را وارد معادلات نظامی خود کرده و روزی نیست که صدای انفجار در این منطقه به گوش نرسد و صهیونیست‌ها به پناهگاه فرار نکنند، چند روز قبل خود صهیونیست‌ها اعتراف کردند که موشک‌های حزب‌الله به تل‌آویو رسیده است و روز شنبه این هفته هم دیدیم که در یک عملیات شگفت انگیز، پهپاد حزب الله به خانه نتانیاهو در شهرکی میان حیفا و تل آویو اصابت کرد.

همه این‌ها به معنای آن است که معادلات شهید نصرالله یکی پس از دیگری در حال اجراست. شهید نصرالله در یکی از سخنرانی‌های خود در ماه‌های گذشته به اشغالگران هشدار داد که اگر تانک‌های خود را به لبنان و جنوب لبنان بیاورید، مشکل کمبود تانک نخواهید داشت؛ زیرا دیگر تانکی برایتان باقی نمی‌ماند. در همین راستا می‌بینیم که رزمندگان حزب الله هر روز تانک‌های ارتش اشغالگر را منهدم و نظامیان آن را در مرز لبنان تار و مار می‌کنند.

همچنین شهید سید حسن نصرالله به نتانیاهو و سایر مقامات جنایتکار صهیونیست گفته بود که اگر با هدف بازگرداندن آوارگان شهرک‌های شمالی به دنبال گسترش جنگ باشند، بدانند که در این صورت تعداد آوارگان صهیونیست در شمال چند برابر خواهد شد. این همان اتفاقی است که رخ می‌دهد و علاوه بر شهرک‌های شمالی فلسطین اشغالی، شهر بزرگ حیفا هم ناامن شده و شهرک نشینان بعد از ماندن طولانی مدت در پناهگاه خسته می‌شوند و مجبور به فرار هستند.

علاوه بر آن، می‌بینیم که حتی مناطق مرکزی و تل‌آویو هم دیگر امن نیست و علاوه بر عملیات‌های استشهادی گوناگون، همه گروه‌های مقاومت ثابت کردند که قادر به رساندن موشک‌های خود به عمق تل‌آویو هستند.

- وارد کردن بیشترین خسارات به ارتش صهیونیستی و توان نظامی، رزمی و لجستیکی این رژیم، با هدف افزایش بار آن بر کابینه، اقتصاد و دارایی عمومی صهیونیست‌ها.

- حزب‌الله همچنین خسارات مستقیم و غیرمستقیم به اقتصاد رژیم صهیونیستی را بیشتر کرده و به این ترتیب فشار افکار عمومی علیه کابینه و ارتش این رژیم برای توقف جنگ بیشتر می‌شود؛ همانطور که شاهد کاهش درآمد بخش‌های مختلف اقتصادی رژیم صهیونیستی و فرار سرمایه‌گذاران از فلسطین اشغالی هستیم.

- هدف قرار دادن جبهه داخلی رژیم صهیونیستی و بی‌ثبات کردن وضعیت امنیتی این رژیم و تثبیت این معادله که هیچ نقطه‌ای در فلسطین اشغالی، اعم از نظامی و یا تاسیسات غیرنظامی امن نخواهد بود.

- هدف قرار دادن جمعیت شهرک نشینان صهیونیست به ویژه در شمال فلسطین اشغالی و همچنین مناطق مرکزی و شاید حتی در جنوب، از طریق جنگ روانی و جنگ رسانه‌ای، با هدف تشدید وخامت اوضاع روانی صهیونیست‌ها و متشنج‌تر کردن وضعیت جامعه اسرائیل.

- ضربه زدن به زیرساخت‌های رژیم صهیونیستی. در اینجا ابتدا حزب‌الله زیرساخت‌های نظامی رژیم اشغالگر را در بانک اهداف خود قرار داده و به شکل مستمر حملات موثری به آنها انجام می‌دهد. اما آنگونه که تحولات میدانی پیش می‌رود، اگر اشغالگران همچنان قصد ادامه تجاوزات خود به لبنان و غزه را داشته باشند، قطعاً حزب الله به مرحله حمله به تاسیسات غیرنظامی حیاتی صهیونیست‌ها وارد خواهد شد.

- پایین آوردن سقف شروط و دیکته‌های صهیونیست‌ها در هرگونه توافقی برای پایان جنگ.

- رسیدن به یک آتش بس جامع و کامل در همه جبهه‌ها؛ به طوری که رژیم صهیونیستی تجاوزات وحشیانه خود را به غزه و لبنان متوقف کند. حزب الله لبنان علی رغم همه فشارهای خارجی و داخلی از سوی مهره‌های سایت بدون فیلتر جت بت ۹۰ آمریکا و رژیم صهیونیستی، تاکید کرده که به حمایت از غزه ادامه خواهد داد و هرگز فلسطین را تنها نمی‌گذارد. مقاومت لبنان این موضع خود را در عمل کاملاً ثابت کرده است.

به طور کلی نکته مسلم آن است که حزب الله، رژیم صهیونیستی را اکنون در باتلاق یک جنگ فرسایشی گرفتار کرده که راه پس و پیش در آن ندارد. قطعاً ورود پهپاد حزب‌الله به محل اقامت نتانیاهو، جدا از تلفاتی که وارد می‌کند به معنای ترجمه عملی بیانیه حزب الله است که از ورود به مرحله جدید در نبرد با دشمن صهیونیستی خبر داد و همان طور که مقام‌های حزب الله اعلام کرده‌اند، در روزهای آینده باید منتظر شگفتی‌های جدید باشیم.

بانک‌های ایران، صاحب حداقل ۴۸۶همت زمین، ملک تجاری و مسکن

۵ بازديد

آمارهای جدید بانک مرکزی از وضعیت اموال غیرمنقول 26 بانک تا پایان شهریورماه امسال بیانگر آن است که این بانکها جمعاً بیش از 486همت اموال غیرمنقول دارند که عمدتاً شامل زمین، مسکن، شعبه، واحدهای تجاری، اداری، باغ، کارخانه، واحدهای صنعتی و کشاورزی و هتل می‌باشد.

البته از بین 26 بانک، 4 بانک ارزش روز اموال غیرمنقول خود را به بانک مرکزی اعلام نکرده‌اند، بر همین اساس ارزش روز اموال 22 بانک 486هزار و 724 میلیارد تومان و ارزش دفتری 26 بانک 417 هزار و 616 میلیارد تومان گزارش شده است.

ارزش دفتری و روز اموال غیرمنقول بانک‌های اقتصادنوین، ایران‌زمین، ایران‌ونزوئلا، آینده، پارسیان، پاسارگاد، پست‌بانک، تجارت، توسعه صادرات، خاورمیانه، دی، رسالت، سامان، سپه، سرمایه، سینا، شهر، صادرات آدرس بدون فیلتر یک بت، صنعت و معدن، کارآفرین، کشاورزی، ملت، ملل، ملی و مهر و توسعه تعاون در این گزارش آمده است. اطلاعات بانک گردشگری هم منتشر شده است ولی اعداد آن مشکل دارد و خوانا نیست. 

برخی بانک‌ها در توضیح وضعیت این اموال اعلام کرده‌اند که مورد نیاز بانک است و برای برخی دیگر هم قید کرده‌اند مشتری در مزایده برای اموال پیدا نشد! البته تعدادی هم به مازاد بودن اموال اشاره و تأکید کرده‌اند که این اموال به‌صورت قهری تحت مالکیت بانک در آمده است.

اما حضور پررنگ بانک‌ها در بنگاه‌داری و مخصوصاً در بخش زمین و مسکن درحالی همچنان ادامه دارد که از سال‌های قبل بر خروج از بنگاه‌داری بانک‌ها تأکیدات زیادی شده است.

"خروج بانکها از بنگاه‌داری" یکی از مطالبات مهم مقام معظم رهبری است که در ادوار مختلف به آن تأکید کرده‌اند و البته دولتمردان هم بر منطقی بودن این مطالبه اذعان داشته و دارند ولی هنوز این مطالبه محقق نشده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال 1376 به‌صراحت فرمودند؛ برای ربا دادن بانک‌ها کلاه شرعی درست نکنید و در سال 97 هم فرمودند؛ "جلوی بنگاه‌داری بانکها را بگیرید."

بنگاه‌داری بانک‌ها سالهاست نقل اکثر محافل است و انتقادات بخش‌های مختلف را به‌همراه داشته است چراکه به‌اعتقاد کارشناسان اقتصادی باید فعالیت‌های بانک‌ها از شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی جدا شود و بانک‌ها باید به بانک‌داری و تأمین منابع فعالان اقتصادی مشغول باشند نه اینکه مستقیماً به مسائل بنگاه‌های اقتصادی ورود کنند.

افزایش حجم انتقادات به این اقدام بانک‌ها موجب شده است بانک مرکزی در دوره‌های مدیریتی مختلف همواره بر ضرورت پرهیز از بنگاه‌داری بانک‌ها، تأکید داشته باشد، ولی با وجود این، آمارها نشان می‌دهد که فعالیت‌های بنگاه‌داری و سرمایه‌گذاری‌های مستقیم بانک‌ها در این مدت نه‌تنها کم نشده بلکه افزایش هم یافته و همین باعث شده است همواره در این حوزه پیکان انتقادات تند و تیز به‌سمت بانک‌داران نشانه برود.

کارشناسان اقتصادی با انتقاد از بنگاه‌داری بانک‌ها تأکید دارند که وظیفه اصلی بانک‌ها بانکداری است نه چیز دیگر و اگر وارد بنگاه‌داری می‌شود، معنی و مفهومش وجود فساد اقتصادی است؛ بنابراین اگر بانک‌ها که کارشان بانکداری است وارد فعالیت بنگاه‌داری شوند، با توجه به قدرت پولی که دارند می‌توانند در بازار انحصار را به وجود بیاورند و این خلاف مبانی علم اقتصاد است.

هرچند باید این نکته را هم مورد توجه قرار داد که بنگاه‌داری بانک‌ها از یک یا دو سال قبل شروع نشده است بلکه طبق اذعان بانکداران و اقتصاددان‌ها بنگاه‌داری بانک‌ها از سالهای پس از جنگ و دولت سازندگی آغاز شد و با تغییر دولت‌ها و تأسیس بانک‌های خصوصی این روند روز به روز تشدید شد و امروز به جایی رسیده است که طبق اذعان یکی از مسئولان نظام بانکی بسیاری از بانک‌ها بیش از نصف سرمایه پایه خود را به‌خلاف قانون بانک‌داری بدون ربا صرف خرید سهام یا به‌عبارتی شرکت‌داری می‌کنند، این رقم در بانک‌های خصوصی به‌مراتب بیشتر از بانک‌های دولتی است.

یک کارشناس اقتصادی در همین ارتباط می‌گوید: در هیچ کجای دنیا بانک‌ها بنگاهداری نمی‌کنند و وظیفه اصلی بانک در حوزه پولی است؛ لذا اگر بانک‌ها مثلاً وارد فعالیت‌های ساخت مسکن شوند یعنی خودشان شرکتی را تأسیس کنند که مسکن بسازد یا شرکتی تأسیس کنند که کالا‌های بخش مسکن را تولید کند این در واقع عدول از وظیفه بانکداری است و وظیفه بانک مرکزی این است که جلوی فعالیت‌های دلالی و واسطه‌گری بانک‌ها را بگیرد. اگر هر بانکی وارد فعالیت‌های بنگاه‌داری شود، در هر صنعتی و هر بخشی چه کشاورزی چه خدمات، می‌تواند اقتصاد یک کشور را دچار عدم تعادل کند. یکی از اشکالات سیستم بانکی این است که اگر به‌عنوان مثال وامی را به یک بنگاهی دادند و آن بنگاه نتوانست تعهداتش را انجام بدهد اینها مالکیت آن بانک را به‌عهده می‌گیرند در حالی که باید بنگاه را به فروش بگذارند و مطالبات خود را وصول کنند و وارد بنگاهداری نشوند.

به گزارش تسنیم، با توجه به جزء "2ـ1" بند "ط" تبصره "16" قانون بودجه سال 1402 مبنی بر انتشار اطلاعات مربوط به اموال غیرمنقول به‌تفکیک هریک از بانک‌ها، اطلاعات بانک‌هایی که آمار مربوط را به بانک مرکزی ارسال نموده‌اند، منتشر شده است.

بانک مرکزی البته تأکید می‌کند که حسب الزام قانون فوق اطلاعات مربوط رأساً توسط بانک‌های عامل تهیه و توسط بانک مرکزی منتشر می‌شود و مسئولیت صحت اطلاعات فوق به‌عهده بانک‌های عامل می‌باشد، همچنین با توجه به انتشار اولیه آمار فوق برخی موارد به‌صورت کامل ارائه نشده‌اند که به‌مرور زمان تکمیل می‌گردند.